نوبت شما

فرهنگی اجتماعی

نوبت شما

فرهنگی اجتماعی

زندگی زیباست
اما شهادت از آن هم زیباتر است

سی و دومین سالگرد شهید حسین سماوی گرامی باد

نوبت شما | شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۰ ب.ظ

وبلاگ "از چغالوند تا شلمچه" نوشت:

به نام خدای شهیدان

سی و دومین سالگرد شهید حسین سماوی گرامی باد

پانزدهم آبانماه سی و دومین سالگرد شهادت شهیدی از دیار سرخه در عملیات والفجر 4 است . شهید حسین سماوی در اول فروردین سال 1344 در شهر سرخه  دیده به جهان گشود . او که در سه سالگی پدر را از دست داده و در مکتب مادر صالحه اش پرورش یافته بود از همان دوران کودکی عاشق مسجد و نماز بود . در دوران نوجوانی که در مدرسه راهنمایی تحصیل می کرد وارد فعالیتهای سیاسی مذهبی شده و در جلسات دینی مسجد امام جعفر صادق (ع) و مسجد چهل ستون فعالانه شرکت می نمود . در گروه سرود مسجد فعال بود و اواخر سال 56 در اجرای اولین سرود انقلابی در مسجد امام حسن عسکری (ع)  با حضور نوجوانانی که اکنون جز شهدای افتخار افرین سرخه هستند مشارکت نمود ، سرودی که یک بیت آن چنین بود "میگردیم ای الله    فدای روح الله " .  شهید سماوی جز اولین دانش آموزانی بود که در برپایی اعتصاب در مدرسه راهنمایی آیت الله فیض سرخه و پخش اعلامیه های امام در سرخه نقش داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان در صف مقدم دفاع از آرمانهای انقلاب بود و با شروع جنگ تحمیلی با سن کم خود را به صحنه های نبرد رساند و در عملیاتهای مختلفی حضور یافت. در آبانماه 1362 و در ماموریت شناسایی  منطقه عملیاتی والفجر 4 بر اثر اصابت ترکش خمپاره مجروح و پس از انتقال به بیمارستان در تاریخ 15 آبانماه به یاران شهیدش پیوست . با گرامی داشت یاد و خاطره تمامی شهدا و شش شهید شهرمان درعملیات والفجر 4 فرازهایی از وصیتنامه شهید حسین سماوی اولین شهید شهرمان در این عملیات تقدیم حضورتان می گردد  :

... من نیز با توجه  به مسئولیتى که احساس مى کردم‌ به  عنوان یک فرد مسلمان و به حکم  وظیفه  شرعى و الهى  که داشتم  قدم در این راه نهادم  و خداوند بزرگ  را شکر مى کنم  که چنین  سعادتى نصیب من کرد و چنین رهبرى در جلو راهم قرار دادى و مهمترین عاملى که در پیروزى این انقلاب و ادامه آن نقش داشته و خواهد  داشت  مقام رهبرى و ولایت فقیه است و ذره اى نور ایمان  در من روشن نمود تا خود و خدای خود را بشناسم و اکنون که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرد چنانچه خود را لایق  نمى دانستم  تا شاید  مرگم  باعث  ترقى  و پیشرفت اسلام و قرآن شود چون در این مدت عمرم کارى براى اسلام نتوانستم انجام دهم و مدیون اسلام  مى باشم و این پیام و سفارشم  را به گوش مستکبران و ابرقدرتهاى جهان برسانید

اى ابرقدرتها اى مستکبران  این ملت  دیگر زیر بار  ذلت شما نمى رود مرگ و نابودى شما نزدیک است پس هرچه مى خواهید دست و پا بزنید

و شما اى مادر مهربان مى دانم که در زندگى براى من زحمت زیادى کشیده اى و این را بدان که فرزندانی که شما دارید امانتى هستند از طرف خدا به تو و هرگاه خدا خواست  امانت  خود را بگیرد  صبر کن و نگران مباش  و اگر جنازه ام بدست شما نرسید ناراحت  نباش چراکه مگر کسى که امانت را به صاحب اصلیش سپرده است دوباره آن را پس می گیرد ودر نبود من  که تو هم زحمتهاى زیادى کشیدی برایتان  خیلى سخت باشد ولى صبر داشته باش و در نبود من گریه و زارى مکن که باعث شادى دشمن مى شود  و شما در مقابل شاد باش  که باعث نگرانى دشمنان اسلام مى باشد که خدا با صابران است  و پاداش بزرگ نزد خداوند متعال

... و شما مردم  مسلمان مدیون خون هزاران  شهید در راه  خدا هستند و وظیفه شما در مقابل  این خونهاى  پاک که به  ناحق به زمین ریخته شده بندگى خدا و عمل به انقلاب اسلامى  که همانا ادامه  راه شهیدان است . از امام امت که نائب حجت خداست  اطاعت  کنید و خود را لایق این  رهبرى سازید  که ولایت  فقیه  استمرار حرکت  انبیاء است 

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

شرمنده شهدا

اسمعیل ادهم

  • نوبت شما

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی